معرفی کتاب سپیده دمان همه چیز
کتاب «سپیده دمان همه چیز: تاریخ نوین بشریت» نوشته دیوید ونگرو و دیوید گریبر، یک اثر متفکرانه و بینشبخش است که به بازنگری و تفسیر مجدد تاریخ بشریت میپردازد.
این کتاب، که توسط دو متفکر برجسته در زمینههای باستانشناسی و انسانشناسی نوشته شده، به خوانندگان دیدگاههای جدیدی در مورد ریشهها و تحولات تاریخی جوامع بشری ارائه میدهد. ونگرو و گریبر در “سپیده دمان همه چیز” به چالش کشیدن تصورات رایج و قراردادی دربارهی تاریخ بشریت میپردازند. آنها با استفاده از تحقیقات باستانشناسی، انسانشناسی و سایر علوم اجتماعی، به بررسی مفاهیمی مانند قدرت، اقتصاد، و تکامل اجتماعی میپردازند و نشان میدهند که چگونه درک ما از گذشته میتواند بر نحوهی تعامل ما با حال و آینده تأثیر بگذارد. این کتاب به خوانندگان این فرصت را میدهد تا با تاریخ بشریت از منظری تازه و چندبعدی آشنا شوند. ونگرو و گریبر به بررسی دورانهای مختلف تاریخی میپردازند، از جمعآوریگران دوران پارینهسنگی گرفته تا تمدنهای باستانی و جوامع مدرن. آنها به ویژه به این موضوع میپردازند که چگونه ساختارهای قدرت و نهادهای اجتماعی در طول تاریخ شکل گرفته و تکامل یافتهاند. یکی از ویژگیهای متمایز کنندهی “سپیده دمان همه چیز” این است که نویسندگان تلاش میکنند تا تاریخ را از منظری جهانی ببینند و از تمرکز صرف بر تاریخ غرب فراتر بروند. آنها به بررسی تمدنهای مختلف در سراسر جهان میپردازند و نشان میدهند که چگونه تعاملات فرهنگی و اقتصادی متقابل بر تکامل جوامع بشری تأثیر گذاشتهاند. کتاب همچنین به چالشهایی که جوامع امروزی با آن روبرو هستند، میپردازد و به تأمل در مورد راههایی برای رسیدن به یک آیندهی پایدارتر و عادلانهتر میانجامد. ونگرو و گریبر با ارائهی تحلیلهای دقیق و بینشهای نوآورانه، به خوانندگان کمک میکنند تا تصویری گستردهتر از تاریخ بشریت داشته باشند و درک کنند که چگونه گذشته میتواند بر حال و آینده تأثیر بگذارد.
دیوید گریبر و دیوید ونگرو در کتاب سپیده دمان همه چیز میکوشند نوعی گفتوگوی کلان را پیرامون تاریخ انسان، از دیدگاه انسانشناسی و باستانشناسی بازگو کنند. آنها حقایق پیرامون تاریخ تمدن و تکامل بشر را از دریچهای جدید به مخاطب مینمایانند. نحوهی تعامل ما در جهان امروز و حتی در آینده، وابسته به درکی است که از گذشتهی خود بهعنوان نوع بشر داریم. ما باید بدانیم چگونه از بدویت به تمدنی رسیدیم که آزادیمان را محدود و ما را مقید به مناسبات اجتماعی کرده است. تفکری قرن هجدهمی به ما میگوید که تمدن تنها با قربانی کردن آن آزادیهای اولیه و با رام کردن غرایز حیوانی ما به دست آمده است. دیوید گریبر (David Graeber) و دیوید ونگرو (David Wengrow) چرایی اشتباه بودن این دست نظریههای انتقادی را توضیح میدهند. آنها دیدگاه ما را نسبت به تاریخ بشریت و مواردی همچون خاستگاه کشاورزی، زمینداری، شکلگیری شهرها، دموکراسی، بردهداری و بهطورکلی تمدن، زیرورو میکنند. این دو متفکرِ علم باستانشناسی و انسانشناسی در کتاب سپیده دمان همه چیز (The Dawn of Everything)، تاریخ را بهعنوان بستری جذاب برای کشف حقیقتِ گذشته مطالعه میکنند. آنها همچنین نشان میدهند که اگر بشر راهی متفاوت از آنچه را که تاکنون پیشتر رفته، میپیمود، چه سرنوشتی برایش رقم میخورد. تاریخ بشر امروزه یکی از محبوبترین و پرمناقشهترین مباحث تاریخی شمرده میشود که خاصیتی بینارشتهای دارد و متخصصان زیادی را از علوم مختلف به سمت خود میکشاند. نویسندگان کتاب سپیده دمان همه چیز دو تن از چیرهدستترین متخصصان حوزهی علمی خود یعنی انسانشناسی و باستانشناسیاند. اما دیوید گریبر و دیوید ونگرو به استدلالهای بهظاهر جذاب و بینارشتهای حاکم بر فضای اینگونه تاریخنویسیها تن نمیدهند؛ آنها نشان میدهند روایتهای متعارف تاریخ بشر به چه ترتیب این تاریخ را از مهمترین و ریشهایترین عنصر آن، یعنی خود بشر و آزادیهای بنیادینش، تهی کردهاند. این دو نویسنده و متفکر برای مطالعهی تاریخ بشر به خود انسان نگاهی عمیقتر میاندازند و سه آزادیِ بنیادین او، یعنی آزادی جابهجایی، آزادی نافرمانی و آزادی خلق یا دگرگون کردن مناسبات اجتماعی را محور اصلی بحثهای خود قرار میدهند.روایت حاضر در کتاب سپیده دمان همه چیز با به چالش کشیدن همهی بدیهیات دربارهی تاریخ و انسان، مملو از عناصر غیرمنتظره و نکاتی تازه برای میخکوب کردن مخاطب است. دیوید گریبر و دیوید ونگرو از مخاطب میخواهند تا نحوهی پرسشهای تاریخیشان را نیز مورد بازبینی قرار دهند، زیرا همین پرسشها هستند که تلویحاً پیشفرضها را دربارهی تاریخ شکل میدهند و به تولد نوعی ایدئولوژی منجر میشوند. میتوان شالودهی کتاب حاضر را چنین بیان کرد: مسئله آن نیست که از کدام مقطع به بعد دچار پدیدههای اجتماعی شومی نظیر نابرابری و ساختارهای سلطه شدهایم، مهمتر این است که از کدام مقطع به بعد فراموش کردهایم که میتوانیم آرایشهای اجتماعی بسیار متنوعی را برگزینیم و آگاهانه در جهت تحقق آنها تلاش کنیم.
کتاب سپیده دمان همه چیز درک ما را از گذشتهی بشری دگرگون میکند و راهی به سوی تجسم اشکال جدید آزادی و شیوههای جدید سازماندهی جامعه میگشاید.یکی از ویژگیهای متمایزکنندهٔ کتاب «سپیدهدمان همهچیز» این است که نویسندگان تلاش کردهاند تاریخ را از منظری جهانی ببینند و از تمرکز صرف بر تاریخ غرب فراتر روند. آنها به بررسی تمدنهای مختلف در سراسر جهان میپردازند و نشان میدهند که چگونه تعاملات فرهنگی و اقتصادی متقابل بر تکامل جوامع بشری تأثیر گذاشته است؛ همچنین به چالشهایی که جوامع امروزی با آن روبهرو است، پرداختهاند. این اثر به تأمل درمورد راههایی برای رسیدن به یک آیندهٔ پایدارتر و عادلانهتر میانجامد. ونگرو و گریبر با ارائهٔ تحلیلهای دقیق و بینشهای نوآورانه، به خوانندگان کمک میکنند تا تصویری گستردهتر از تاریخ بشر داشته باشند. تاریخ بشر در کتاب سپیده دمان همه چیز، یک تاریخ سیاسی است.
نکوداشت های کتاب
این کتاب انقلابی بیش از آنکه درمورد گذشته باشد، دربارهی زندگی حالِ انسانهاست. (ساندی تایمز)
دیوید گریبر و دیوید ونگرو تاریخی سیهزارساله ارائه میدهند که بسیار متفاوتتر و جالبتر از چیزی است که تا به امروز شنیدهایم. (آتلانتیک)
اگر قصد داریم راههای جدیدی برای سازماندهی جامعهی امروز بیابیم، ناچار به درک اعمال گذشتهی اجدادمان هستیم. و برای این کار نیاز داریم تا نسخههای موجود از تاریخ را به چالش بکشیم و نسخ نامتعارفتر را نیز مورد مطالعه قرار دهیم. (گاردین)
این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟
«سپیده دمان همه چیز» برای دانشجویان تاریخ، انسانشناسی، باستانشناسی، و هر کسی که به دنبال درک بهتری از تاریخ جهانی و تأثیرات آن بر جهان امروزی است، یک منبع غنی و الهامبخش است. این کتاب با ترکیبی از تحلیلهای عمیق و دیدگاههای جدید، یک مطالعهی ضروری برای کسانی است که به دنبال فهمی عمیقتر از جایگاه بشر در جهان هستند.
بخشهایی از کتاب
پادشاهی مصر و امپراتوری اینکا اثبات میکنند که چه میشود وقتی اصل حاکمیت به بوروکراسی مجهز شود و بتواند بهطور یکنواخت در سراسر یک قلمرو گسترش یابد. در نتیجه، آنها اغلب اوقات در حکم نمونههای شکلگیری دولت شمرده میشوند، گرچه در گسترههای زمانی و مکانی بسیار متفاوتی سر برآوردهاند. تقریباً هیچیک از سایر «دولتهای اولیه»ی متداول این رویکرد را در پیش نگرفتهاند. برای مثال، دوران اولیهی پادشاهیهای بینالنهرین مرکب از دهها دولتشهر با ابعاد متفاوت بود که هر یک را جنگجو پادشاه کاریزماتیک متفاوتی اداره میکرد؛ کسی که گفته میشد خدایان نیز بر ویژگیهای خاص و فردیاش صحه میگذارند و جسمش با قدرت جنسی یگانه و جذبهی بدنیاش چشمگیر بود. همهی این حاکمان بر سر سلطه با یکدیگر در نزاع بودند. فقط گهگاه پیش میآمد که یکی چنان دستبالا را داشته باشد تا بتواند پدیدهای را خلق کند که میتوان سرآغازهای پادشاهی متحد یا امپراتوری خواند. روشن نیست که هیچکدام از این حاکمان اولیهی بینالنهرین واقعاً ادعای «حاکمیت» داشتند یا نه دستکم در معنای مطلق ایستادن در جایگاهی فراتر از نظم اخلاقی و بنابراین توانایی کنشِ دارای مصونیت یا خلق شکلهای اجتماعی سراسر جدید بنا به خواستهی خود. شهرهایی که این حاکمان بر آنها حکومت میکردند سدهها سابقه داشتند: کانونهای تجاری با سنتهای قوی خودفرمانی، هر یک بهرهمند از خدایان شهری خود که نظامهای محلی ادارهی معابد را سرپرستی میکردند. در این مورد، پادشاهان تقریباً هرگز ادعا نمیکردند در زمرهی خدایانند و خود را نایب خدایان و گاهی مدافع آنها بر روی زمین میدانستند: به بیان خلاصه، نمایندهی قدرت حاکمی که به گونهای شایسته در بهشت ساکن است. نتیجه تنشی پویا میان دو اصل بود که، چنان که دیدیم، ابتدا در تضاد با یکدیگر سر برآوردند: نظم اداری درههای رودخانه و سیاست حماسی و فردگرای بلندیهای مجاورشان. دست آخر اینکه حاکمیت مطلق فقطوفقط از آنِ خدایان بود. «هلال حاصلخیزِ خاورمیانه تا حدی نمونهای نامعمول به حساب میآید، چون خوب میدانیم آنجا چه گذشته است. این منطقه مدتهاست مهد اهلیسازی حیوانات و گیاهان دانسته میشود و به همین دلیل باستانشناسها کمابیش بیش از هر جای دیگری بیرون از اروپا بررسیاش کردهاند. انبوه شواهد دستمان را باز میگذارد تا تهوتوی دگرگونیهای اجتماعیای را دربیاوریم که با نخستین گامها به سمت اهلیسازی محصولات کشاورزی و حیوانات همراه شد، ولو مجبور باشیم کموبیش به شواهد سلبی تکیه کنیم. مثلاً سخت بتوان استدلالی قانعکننده آورد در اینباره که جنگ یکی از ویژگیهای مهم جوامع کشاورزی اولیه در خاورمیانه بوده است، که اگر میبود باید تابهحال شواهدی مبنی بر آن در سوابق رو میشد. از سوی دیگر، شواهد بسیاری در دست است حاکی از گسترش دادوستد و حرفههای تخصصی و همچنین از شمایلهای زنانه در هنر و آیینها. بنا به همین دلایل، میتوانیم بین بخشهای پست هلال حاصلخیز (بهویژه دالان شام که از میان درهٔ اردن میگذرد) و بخش مرتفعش (جلگهها و کوهپایههای شرق ترکیه) دست به مقایسه بزنیم. در این بخشها تحولاتی به یک اندازه استثنایی در زندگی روستایی و صنایع محلی با ظهور یادمانهای سنگیای همراه شد که با نمادهای مردانه و نقوش خشونت شکارگری آراسته شده بود. برخی پژوهشگران تلاش کردهاند تمام این تحولات را بهنوعی بخشی از فرایندی واحد بدانند که در مسیری کلی راه به سوی «زایش کشاورزی» دارد. اما نخستین کشاورزان چندان مایل به کشاورزی نبودند و انگار پیامدهای منطقی کشاورزی را میدانستند و از هرگونه پایبندی جدی به آن سر بازمیزدند. همسایههای مرتفعنشینشان، که همچنین یکجانشینهایی ساکن در مناطقی با منابع بکر متنوع بودند، در پیوند زدن زندگیشان به گسترهٔ محدودی از محصولات کشاورزی و رمه از آنها هم بیانگیزهتر بودند.»
بسیار عالی