هر یک از انقراضهای بزرگ گروهی که طی ۵۰۰میلیون سال گذشته رخ دادهاند بیشترین کاهش را در تعداد گونهها به وجود آورده و کمترین تأثیر را بر شمار ردهها و شاخهها داشتهاند. هر چه رستهی ردهبندی پایینتر بوده، تعداد بیشتری از بین رفته است.
در پایان دوران پالئوزوئیک و با انقراض بزرگ دونین، حدود ۹۶ درصد گونههای جانوران دریایی و روزنداران از بین رفتند. در مقایسه، این رقم برای جنسها ۷۸ تا ۸۴ درصد و برای خانوادهها ۵۴ درصد بوده است. اما به نظر میرسد که هیچ شاخه ای منقرض نشده است.
این روند کاهش آسیبپذیری که همراه با بالارفتن در طبقات ردهبندی مشاهده میشود فریبی بیش نیست! نیرنگی که از تبعات مستقیم شیوه ردهبندی است که زیستشناسان برای دستهبندی موجودات زنده در پیش میگیرند.
اما این یک نیرنگ جالب و به لحاظ فنی مفید است. دلیل آن را با سناریوی میدان تیر به بهترین وجه میتوان بیان کرد:
تصور کنید که پیادهنظام یک ارتش در قرن هجدهم، طبق سلسله مراتب در خط آتش پیشروی کند. هر رزمنده نمایانگر یک گونه است که به یک جوخه (جنس) تعلق دارد و جوخه خود واحدی از یک گروهان (خانواده) و گروهان خود بخشی از یک گردان (راسته) است و همین طور بالاتر تا به سپاه (شاخه). همچنین فرض کنید که احتمال اصابت گلوله به هر رزمنده در هر لحظه برابر با دیگران باشد. وقتی او به زمین میافتد، گونهای که وی نمایندگیاش میکند منقرض میشود، اما سایر گونههایِ عضو جوخه (جنس) همچنان به پیش میروند و لذا جنس مذکور هر چند با اعضای کمتر، اما جان به در میبرد. به مرور زمان ممکن است تمام اعضای جنس بمیرند، اما هنوز جنسهای دیگر پشت خط ایستاده اند و لذا گروهان (خانواده) پیشروی میکند.
ممکن است در پایان یک لشکرکشی مرگبار، همه گونهها ،جنسها، خانوادهها، راستهها و حتی ردهها از بین رفته باشند، اما تا زمانی که فقط یکی از آن همه گونه هنوز زنده باشد، سپاه (شاخه) هنوز پا برجاست!
جایگزینی و نوشدگی گونهها طی تکامل ۶۰۰ میلیون سالهی دوران پیدازیستی همواره به همین شکل بوده است. بیش از ۹۹ درصد همه گونههای زنده در هر دوره منقرض شده و جای آنها را رقم بزرگتری از گونهها گرفته که منشأ آنها اعقاب و فرمهای باقی مانده بوده است.
وضعیت توالی دودمانها در طی تاریخ حیات نیز به همین ترتیب بوده و اغلب با انقراضهای انقباضی شروع شده که تمامی گروهان (خانواده) و گردان (راستهها) را به کام نیستی کشانده است.
رقم ۹۹ درصد تعجبآور نیست.
مثلاً یک گروه همچون دوزیستان کهن پالئوزوئیک را در نظر بگیرید:
هزار گونه میمیرد و یک گونه باقی میماند تا خزندگان اولیه را به وجود آورد. از اینها نیز هزار گونه میمیرد و فقط یکی به عنوان جد دایناسورهای مزوزوئیک جان به در میبرد. لذا میزان بقا در این توالی، یک در دو هزار است. به عبارت دیگر از ۲۰۰۰ خط دودمانی که به وجود آمده، فقط یکی باقی مانده و در عین حال حیات به همان گوناگونی قبل شکوفا شده است.
? تنوع حیات، ادوارد ویلسون